منو

رد انگشتان من

چیزهایی که ذهنم فکر کرد ، گوشم شنید ، چشمهایم دید و انگشتانم نوشت

منو موضوعات ( برای دیدن موضوعات کلیک کنید )
مصوّت [ ۰ ] 360 درجه [ ۰ ] پاسخ به نوشته های دوستان [ ۰ ] کپی به خاطر پیست [ ۱ ] برای خودِ خدا [ ۰ ] روزی روزگاری ایران [ ۲ ] چند سطر کتاب [ ۰ ] موفقیّت [ ۰ ] گوسفند نیوز [ ۱ ] یک تکه زندگی [ ۲ ] روزها [ ۱ ] هفت [ ۰ ] از جنس عشق [ ۰ ] برای دخترم که هنوز نیست... [ ۰ ] به روایت تصویر [ ۱ ] منه دیوانه ... [ ۰ ] دلخوشی های میکروسکوپی [ ۰ ] انرژی + [ ۰ ] چند ثانیه فکر ... [ ۲ ] پراکنده نوشت [ ۱ ]

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رد انگشتان من» ثبت شده است

ماشین خدمت گزاری

ماشین خدمت گزاری

تقصیر تو نیست... همه ی هنر من در همین است که پنهان باشم، موجودی که حضورش را جار نمی زند ، ساکن درجه دومِ خانه ... من ماشین خدمتگزاری ام.


نقشِ من این است که مواظب پاکیزگی دستشویی ها باشم... لکه های روی آینه، گردهای توی لیوان، خط های اتو ، اینکه در خلال یک بحث تلفنی که با کسی ، آن سوی گوشی داری ، برایت چای بیاورم و مداوم اطمینان حاصل کنم که فنجانت خالی و سرد نمی ماند...وسواس داشته باشم که ظرفهایِ غذایِ هر شب، همان شب شسته شوند، فاصله ی شام تا چای، حداقل بیست دقیقه باشد، هنگامی که تلوزیون می بینی خانه را ساکت نگه دارم و جایی بنشینم که دیده نشوم و یا از جلوی تلوزیون رد نشوم، نقش من این است که شیشه عطری را همیشه در کشوی دِراوِر بگذارم و اطمینان حاصل کنم که لباسهای تو بوی نَم نگیرند